اقتسام

لغت نامه دهخدا

اقتسام. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بخش کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان علامه جرجانی ترتیب عادل ). قسمت کردن. ( المصادر زوزنی ). || بهم سوگند خوردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان القرآن ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - پخش کردن ، قسمت کردن . ۲ - سوگند خوردن ، قسم یاد کردن ، ج . اقتسامات .

فرهنگ عمید

۱. قسمت کردن، بخش کردن.
۲. قسم یاد کردن، سوگند خوردن.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بخش کردن بخشیدن قسمت کردن . ۲ - سوگند خوردن قسم یاد کردن. جمع : اقتسامات .

ویکی واژه

پخش کردن، قسمت کردن.
سوگند خوردن، قسم یاد کردن ؛
اقتسامات.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم