اقاصیص

لغت نامه دهخدا

اقاصیص. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ قِصّة. ( اقرب الموارد ) : حجاج بن یوسف را با لشکر انبوه و ساخته بمکه فرستاد چنانکه آن اقاصیص بشرح در تواریخ مذکور است. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 237 ). رجوع به قِصّة شود.

فرهنگ فارسی

جمع قصه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال مکعب فال مکعب فال احساس فال احساس فال ارمنی فال ارمنی