استفضال

لغت نامه دهخدا

استفضال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) نیکوئی جستن. || افزونی خواستن. فزونی خواستن. ( منتهی الارب ). || افزون آوردن. ( منتهی الارب )( تاج المصادر بیهقی ). || بقیتی بر جای گذاشتن. باقی گذاشتن از چیزی چیزی را. ( منتهی الارب ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] افزون آوردن را استفضال گویند. عنوان فوق در باب های اجاره و نکاح آمده است.
اجیر می تواند مقداری از غذایی را که از اجیر کننده دریافت می کند به جهت استفضال، کنار بگذارد.
استفضال نفقه
هرگاه شوهر خرجی مدّت معیّنی را به زن بپردازد، و مقداری از آن به جهت قناعت یا غیر آن زیاد آید، زن مالک آن زیادی است و شوهر نمی تواند از او بازپس گیرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم