ابوریان

لغت نامه دهخدا

ابوریان. [ اَ رَی ْ یا ] ( اِخ ) ابن مسلم. کاتب معاویةبن یزید است. ( حبیب السیر ج 1 ص 243 ).
ابوریان. [ اَ رَی ْ یا ]( اِخ ) احمدبن محمد اصفهانی. رجوع به احمد... شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ابجد فال ابجد