لغت نامه دهخدا
گرت گذر فتد ای کلکنه سوی حمام
به جان فوطه که یاد از برهنگان آری.نظام قاری.به کیش کلکنه و دین فوطه حمام
که بقچه کردن سجاده عین بی ادبی است.نظام قاری. ور بداری به جای کلکنه اش
شد به حمام نیز خدمتکار.نظام قاری.و رجوع به معنی دوم کلکینه شود.