چیربخت گشتن

لغت نامه دهخدا

چیربخت گشتن. [ ب َ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) پیروزبخت شدن. خوشبخت شدن. پیروز شدن. غالب و فاتح آمدن :
سه روز این چنین بود پیکار سخت
نگشت از دلیران یکی چیربخت.اسدی ( گرشاسب نامه ).

فرهنگ فارسی

پیروز بخت شدن . خوشبخت شدن . پیروز شدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم