چنگ بازداشتن

لغت نامه دهخدا

چنگ بازداشتن. [ چ َ ت َ ] ( مص مرکب ) رها کردن و دست کشیدن :
یلانند با چنگهای دراز
ندارند از ایران چنین چنگ باز.فردوسی.

فرهنگ فارسی

رها کردن و دست کشیدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم