ملاح وار. [ م َل ْ لا ] ( ص مرکب ، ق مرکب ) مانند ملاح : یکی ملاح وار به مجدفه پنجه پای ، کشتی قالب را به کنار افکندی یکی... ( مرزبان نامه چ 1 ص 120 ). و رجوع به ملاح شود.
فرهنگ فارسی
مانند ملاح : [ بتماشای بطان بنشستند ... یکی ملاح وار بمجدفه پنجه پای کشتی قالب را بکنار افکندی . ] ( مرزبان نامه . چا. ۱ . تهران ص ۱۲٠ )