معتکف وار

لغت نامه دهخدا

معتکف وار. [ م ُ ت َ ک ِ ] ( ق مرکب ) همچون معتکف. مانند معتکفان :
سالها شد تا دل جانپاش ازرق پوش من
معتکف وار اندرآن زلف سیه دارد وطن.خاقانی.و رجوع به معتکف شود.

فرهنگ فارسی

همچون معتکف مانند معتکفان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم