لعل رگ دار

لغت نامه دهخدا

لعل رگ دار. [ ل َ ل ِ رَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از لعل معیب و داغدار :
شود چون خواهش پیمانه نوشی چشم مستش را
کند رگدار موج باده لعل می پرستش را.میرزا معز فطرت ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کنایه از لعل معیب و داغدار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال ابجد فال ابجد فال چای فال چای فال لنورماند فال لنورماند