علی میمندی

لغت نامه دهخدا

علی میمندی. [ ع َ ی ِ م َ م َ ] ( اِخ ) ابن احمد میمندی. مکنی به ابوالحسن. وی از اهالی میمند بود و آن قریه ای است به فارس ، نزدیک فیروزآباد. ابوالحسن علی بن احمد وزیر سلطان غازی محمودبن سبکتکین ، و نویسنده ای ماهر و مدبر بود و احوال او در تاریخ یمینی آمده است.و ابوبکر ابن العمید این ابیات را در هجو او دارد:
یا علی بن احمد لا اشتیاقا
و انا المرء لااحب النفاقا
لم أزل أکره الفراق اًلی أن
نلته منک فارتضیت الفراقا
حسبنا بالخلاص منک نجاحا
و کفی بالنجاة منک خلاقا.( از تاج العروس ذیل ماده مند ).

فرهنگ فارسی

ابن احمد میمندی مکنی به ابوالحسن وی از اهالی میمند بود و آن قریه ایست بفارس نزدیک فیروز آباد ابوالحسن علی بن احمد وزیر سلطان غازی محمود بن سبکتکین و نویسنده ای ماهر و مدبر بود و احوال او در تاریخ یمینی آمده است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال تاروت فال تاروت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال اوراکل فال اوراکل