عقر بابل

لغت نامه دهخدا

عقربابل. [ ع َ رِ ب ِ ] ( اِخ ) عقر، موضعی است نزدیک کوفه. ( منتهی الارب ). قریه ای است در نزدیکی کربلاء از کوفه. و گویند حسین بن علی ( ع ) چون به کربلاء رسید و در محاصره سواران عبیداﷲبن زیاد قرار گرفت نام این قریه را پرسید گفتند آن «عقر» است و او جواب گفت «نعوذباﷲ من العقر». سپس نام سرزمینی را که در آن بودند جویا شد گفتند «کربلاء» است و او در جواب گفت این سرزمین «کرب » و «بلا» باشد. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

عقر موضعی است نزدیک کوفه قریه ایست در نزدیکی کربلائ از کوفه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تخمین زمان فال تخمین زمان