عزب دفتر. [ ع َ زَ دَ ف َ ] ( اِ مرکب ) محرر و نویسنده دفتر، و آنکه در دفتر محاسبات شغل مخصوصی ندارد. ( ناظم الاطباء ). کلمه عزب در اینجا اصلش همان کلمه عربی است که به ترکی عثمانی رفته و بمعنی تازه کار و شاگرد و شبیه آن بکار برده اند در نظام ، و سپس درفارسی از ترکی گرفته شده و در معنی محاسب و مستوفی درجه سوم که از آن زیردست تر نیست بکار رفته است. ماده ای از قانون سلطان سلیم عثمانی این است : عزبلو توفنک اتمن علمنده کامل و ماهر اولوپ اغالیری دائم امتحان ایدوب توفنک اتمن بیلمینلره ادمان ایتوره لر . ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ عمید
در دورۀ صفویه، کسی که قوانین، اسناد، و مانند آن را در دفتر ثبت می کرده.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ومحررونویسنده دفتر و آنکه در دفتر محاسبات شغل مخصوصی ندارد . محرر و نویسنده دفتر و آنکه در دفتر محاسبات شغل مخصوصی ندارد کلمه عزب در اینجا اصلش همان کلمه عربی است که به ترکی عثمانی رفته و بمعنی تازه کار و شاگرد و شبیه آن بکار برده اند در نظام و سپس در فارسی از ترکی گرفته شده و در معنی محاسب و مستوفی درجه سوم که از آن زیر دست تر نیست بکار رفته است ماده ای از قانون سلطان سلیم عثمانی اینست :عزبلو توفنک اتمن علمنده کامل و ماهر اولوپ اغالیری دائم امتحان ایدوب توفنک اتمن بیلمیناره ادمان ایتوره لر