شمع اجین

لغت نامه دهخدا

( شمعآجین ) شمعآجین. [ ش َ ] ( حامص مرکب ) فروبردن و افروختن شمعهایی در تن کسی. ( یادداشت مؤلف ).
- شمعآجین کردن کسی یا مقصری را ؛ شمعها در تن او فروبرده افروختن. جای جای سوراخ کردن تن گناهکار و شمعها فروبردن و افروختن در همان حال. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( شمع آجین ) فرو بردن و فروختن شمعهایی در تن کسی

دانشنامه عمومی

شمع آجین. شمع آجین، نوعی روش شکنجه و اعدام، در زمان های گذشته بوده است. در این شکنجه، روی بدن ( بیشتر سینه ) افراد سوراخ های فراوان ایجاد کرده، و در محل این سوراخ ها شمع قرار داده، و روشن می کردند. گفته می شود که عین القضات همدانی، عارف بزرگ ایرانی، به این شیوه به قتل رسید.

دانشنامه آزاد فارسی

شمع آجین. (آجین، از مصدرِ آجیدن به معنی فروبردن آلاتی چون تیغ و سیخ و سوزن و نشتر در چیزی) نوعی شکنجۀ مرگبار، مرسوم در نظام قضاییِ گذشتۀ ایران و برخی کشورهای دیگر. طریقۀ شمع آجین کردن محکوم چنین بوده است که پس از ایجاد شکاف یا حفره ای در بدن، شماری شمع در پوست و گوشتِ او فرو می کردند و سپس می افروختند تا مومِ آب شده بر بدن او بغلتد. محکوم را در همین حال به محلِ اعدام می بردند و به دار می آویختند یا گردن می زدند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم