ستر پوشی

لغت نامه دهخدا

سترپوشی. [ س ِ ] ( حامص مرکب ) عمل ستر پوشیدن. پرده پوشی :
بکن سترپوشی که پوشیده ایم
برسوایی کس نکوشیده ایم.نظامی.رجوع به ستر شود.

فرهنگ فارسی

عمل ستر پوشیدن پرده پوشی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم