دولت پناهی

لغت نامه دهخدا

دولت پناهی. [ دَ / دُو ل َ پ َ ] ( حامص مرکب ) صفت و حالت دولت پناه. پناه دولت بودن :
بدین عقد دولت پناهی کنیم
همان میری و پادشاهی کنیم.نظامی.و رجوع به دولت پناه شود.

فرهنگ فارسی

صفت و حالت دولت پناه .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم