داردار کردن

لغت نامه دهخدا

داردار کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دیر پاییدن و ثبات داشتن. ( برهان ). || بانگ و فریاد راه انداختن. رجوع به داردار شود.

فرهنگ معین

(کَ دَ ) (مص م . ) به صبر و درنگ واداشتن .

فرهنگ فارسی

دیر پاییدن و ثبات داشتن

ویکی واژه

به صبر و درنگ واداشتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم