داد فرمایی

لغت نامه دهخدا

داد فرمایی. [ ف َ ] ( حامص مرکب ) عمل دادفرمای : بقا باد پادشاه دادگر و خسرو هفت کشور را در دادفرمایی و مملکت آرایی. ( سندبادنامه ظهیری سمرقندی ص 218 ).

فرهنگ فارسی

عمل داد فرمای
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال اوراکل فال اوراکل فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال لنورماند فال لنورماند