حفظ الغیب

لغت نامه دهخدا

حفظالغیب. [ ح ِ ظُل ْ غ َ ] ( ع اِ مرکب ) یادکردبخوبی غائبی را. پاس نیکنامی غائبی داشتن. کسی را در عقب او به نیکی یاد داشتن. ( آنندراج ) :
شنیده اند ز من صفدران به حفظالغیب
ثنای او که صف بخل بردریده اوست.خاقانی.

فرهنگ عمید

پاس خاطر شخص غایب داشتن، در غیاب کسی از او به نیکی یاد کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) حفظ غیب
یاد کردن بخوبی غائبی را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال اعداد فال اعداد فال ورق فال ورق فال نوستراداموس فال نوستراداموس