جرعه ٔ ناتمام

لغت نامه دهخدا

جرعه ناتمام. [ ج ُ ع َ / ع ِ ی ِت َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آشام ناقص :
جان خاک تو شد که خاک راهم
از جرعه ناتمام روزی است.خاقانی.

فرهنگ فارسی

آشام ناقص
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال لنورماند فال لنورماند فال تاروت فال تاروت فال مارگاریتا فال مارگاریتا