برو برگرد

لغت نامه دهخدا

برو برگرد. [ ب ُ رَ / رُو ب َ گ َ ] ( اِمص مرکب ) چون و چرا. ( فرهنگ لغات عامیانه ).
- برو برگرد نداشتن ؛ بی تخلف بودن. محقق و مسلم و قطعی و بی چون و چرا بودن. ( فرهنگ لغات عامیانه ).

فرهنگ فارسی

چون و چرا برو برگرد نداشتن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم