اکثریت فاقد تعقل

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اکثریت فاقد تعقل (قرآن). اکثریت نداکنندگان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم از پشت حجره های آن حضرت، انسان هایی بی خرد بودند.
ان الذین ینادونک من وراء الحجرت اکثرهم لایعقلون.(کسانی که تو را از پشت اتاقها(ی مسکونی تو) به فریاد می خوانند، بیشترشان نمی فهمند.) از سیاق آیه چنین برمی آید که از واقعه ای خبر می دهد که واقع شده، و اشخاص جفا کار بوده اند که آن جناب را از پشت دیوار حجره هایش صدا می زدند، و در حقش رعایت ادب و احترام نمی کردند، و خدای تعالی در این آیه مذمتشان می کند، و به نادانی و نداشتن عقل توصیفشان می فرماید و به حیوانات و چارپایان تشبیهشان می کند.
اکثریت افترازنندگان
اکثریت کافران افترازننده به خدا، انسان هایی فاقد تعقل هستند.... ولـکن الذین کفروا یفترون علی الله الکذب واکثرهم لایعقلون.( خدا (چیزهای ممنوعی از قبیل:) بحیره و سائبه و وصیله و حام قرار نداده است. ولی کسانی که کفر ورزیدند، بر خدا دروغ می بندند و بیشترشان تعقل نمی کنند.) می توان گفت جمله " وَ لکِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا ..." بمنزله جوابی است برای سؤال مقدر، گویا وقتی خدای تعالی فرمود:" ما جَعَلَ اللَّهُ" کسی می پرسد اگر این احکام(احکامی که مشرکان برای چهارپایان گذاشته اند) را که کفار مدعی هستند که از خداست، و خدای متعال آن را جعل نکرده پس از کجا درست شده است؟ در پاسخ از این سؤال فرضی جواب می دهد این احکام افترای دروغی کفار است به خدای تعالی، آن گاه برای مزید بیان فرموده است:" وَ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ"یعنی اینان خود در افتراهای خود اختلاف دارند، و این اختلاف خود سند نادانی آنها است و بیشتر آنان که این احکام را به خدا نسبت می دهند نمی دانند که این عملشان افترا است، و جماعت کمی از آنان حق را می دانند و دانسته و فهمیده افترا می بندند که پیشوایان و زمامداران معاند باشند.
بی عقلی اکثریت مشرکان
اکثریت مشرکان، ضعیف تر از چارپایان در تعقل و به کارگیری ابزارهای ادراکی هستند. ام تحسب ان اکثرهم یسمعون او یعقلون ان هم الا کالانعـم بل هم اضل سبیلا.(یا گمان داری که بیشترشان می شنوند یا می اندیشند؟ آنان جز مانند ستوران نیستند، بلکه گمراه ترند.) خدا خطاب به پیامبر می فرماید که سخریه ها و سخنان زننده و غیر منطقی آنها هرگز تو را ناراحت نکند چون آدمی یا باید خود دارای عقل باشد و آن را به کار گیرد (و مصداق" یعقلون" گردد) و یا اگر از علم و دانش برخوردار نیست از دانایان سخن بشنود (و مصداق یسمعون باشد) اما این گروه نه آنند و نه این، و به همین دلیل با چهار پایان تفاوتی ندارند، و روشن است که از چهارپا نمی توان توقعی داشت، جز نعره کشیدن و لگد زدن، و کارهای غیر منطقی انجام دادن. بلکه اینها از چهارپایان نیز بدبخت تر و بینواترند که آنها امکان تعقل و اندیشه ندارند، و اینها دارند و به چنان روزی افتاده اند!. قابل توجه اینکه باز در اینجا قرآن، تعبیر به" اکثرهم" می کند و این حکم را به همه آنها تعمیم نمی دهد، چرا که ممکن است در میان آنها افرادی واقعا فریب خورده باشند که وقتی در مقابل حق قرار گرفتند تدریجا پرده ها از مقابل چشمشان کنار می رود و پذیرای حق می شوند و این خود دلیل بر رعایت انصاف در بحثهای قرآنی است. اکثریت مشرکان بی تعقل به لوازم اعترافات خود درباره خالقیت خداوند بی توجه هستند. ولـئن سالتهم من نزل من السماء ماء فاحیا به الارض من بعد موتها لیقولن الله... بل اکثرهم لایعقلون.(و اگر از آنان بپرسی: «چه کسی از آسمان، آبی فرو فرستاده و زمین را پس از مرگش به وسیله آن زنده گردانیده است؟» حتماً خواهند گفت: «الله.» بگو: « ستایش از آنِ خداست با این همه، بیشترشان نمی اندیشند.)
عدم درک منافقان
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم