دانشنامه اسلامی
تحقیقی که در این اثر صورت گرفته است، جنبه ای تطبیقی دارد. مؤلف پس از یک مقدمه که در آن به معرفی شیخ مفید و آثار و مقام او در تاریخ علم کلام پرداخته، مطالعات تطبیقی خود را بر سه بخش تقسیم کرده است. در بخش اول آراء شیخ مفید تشریح و با آراء معتزله مقایسه شده است. در بخش دوم آراء شیخ با آراء و نظریات استادش ابن بابویه قمی و در بخش سوم با آراء شاگرد او، سید مرتضی، مقایسه شده است.
بخش اول، که در واقع قسمت اعظم کتاب را تشکیل می دهد، مشتمل بر یازده فصل است. آراء شیخ مفید درباره مسائل مختلف علم کلام در ضمن فصول این بخش تشریح شده و در عین حال با آراء معتزله مقایسه شده است.متکلمی که از مذهب معتزله آرائش مورد نظر مؤلف بوده است، قاضی عبدالجبّار صاحب کتاب المغنی است که کمی قبل از شیخ مفید می زیسته است(متوفی 367). در فصل اول، نظام کلامی شیخ مفید و عبدالجبّار به طور کلی تشریح شده است. در فصول دیگر این بخش مسائل اخلاقی و نقش عقل در خداشناسی، مصلحت انسان و لطف الهی، نبوت و امامت و صفات خدا و مسأله عدل و فلسفه طبیعی و اسماء و وعد و وعید و بالأخره مسائل فقهی و شرعی مورد بحث قرار گرفته است.
مکدرموت شیخ مفید را وارث دو مذهب کلامی می داند، یکی مذهب امامیه که توسط خاندان شیعه نوبختی پرورش یافته و دیگر مذهب کلامی معتزله.
کلام معتزله به دو مکتب بصره و بغداد تقسیم می شده است، و شیخ مفید متأثر از کلام بغدادیان بوده است، در حالی که عبدالجبّار پیرو مذهب بصره بوده است. تماس شیخ مفید با معتزله بغداد از طریق آثار ابوالقاسم بلخی بوده است. کلام شیخ، هم از لحاظ نقشی که او برای عقل قائل شده و هم از لحاظ پاسخی که به مسائل خاص کلامی می دهد، به مذهب معتزله بغداد بسیار نزدیک است. علی رغم شباهت هایی که میان آراء شیخ و معتزله وجود دارد، اختلاف نظرهایی نیز میان آنان هست. به طور کلی، مهمترین وجه تمایز میان کلام شیخ و معتزله در اعتقاد مفید به امامت و امام زمان است؛ ولی حتی برای دفاع از مسأله امامت و مسأله غیبت امام نیز شیخ مفید علاوه بر دلائل نقلی از نظریه معتزله(اصل معتزلی درباره اصلح) استفاده می کند. به طور کلی در بسیاری از موارد آراء شیخ مفید موافق آراء معتزله به خصوص مکتب بغدادیان است، گر چه هر جا که نظر شیعه با نظر معتزله مخالف است، شیخ به عنوان یک شیعه امامیه از مذهب خود دفاع می کند؛مثلا درباره صفات الهی نظر شیخ مفید؛ همانند نظر عبدالجّبار و برخلاف نظر اشاعره است. در مسأله عدل نیز شیخ مفید با مکتب بغداد موافق و در بسیار از موارد با نظر عبدالجبّار مخالف است. درباره فلسفه طبیعی نیز آراء مفید موافق آراء ابوالقاسم بلخی(یکی از معتزلیان بغداد) است.