اشتراک لفظی در قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اشتراک لفظی در قرآن. اشتراک از اصطلاحات فقه اللغه و با معناشناسی واژگان قرآن در ارتباط است. اشتراک دو قسم دارد: لفظی و معنوی.
اشتراک لفظی از موضوعات مبحث الفاظ اصول فقه و منطق و نیز از مباحث ضمنی علم بیان (مبحث کنایه و تعریض ) و علم بدیع (مبحث توریه و استخدام ) و همچنین از موضوعات مورد بحث در فقه اللغه به شمار می رود و چون بسیاری از مباحث علوم قرآن از علوم دیگر گرفته شده، دانشمندان علوم قرآن مبحث اشتراک لفظی را از علوم یاد شده وام گرفته و بر آیات قرآن تطبیق کرده اند.به نظر می رسد، این وامگیری با این پیش فرض صورت گرفته که اشتراک لفظی در کلمات قرآن از مصادیق اشتراک لفظی در کلام عرب است و با آن سنخیت دارد و آثار اختلاف نظرهای مربوط به آن همان آثار مترتّب بر اختلاف نظرهای اشتراک لفظی در کلام عرب است.
← تعریف اشتراک لفظی
مشترک لفظی را به اعتبارهای گوناگون تقسیم کرده اند؛ به اعتبار نسبت معانی آن با یکدیگر به دو قسم متضاد و متباین تقسیم شده است. متضاد، مانند «عَسْعَسَ» که به دو معنای «روی آورد» و «پشت کرد»، به کار رفته است و متباین ، مانند «عین» که به معانی «چشم»، «چشمه»، « چشم زخم »، « جاسوس » و جز آن ها به کار رفته است. نیز برخی دانشمندان سه قسم ظاهر ، مُؤوّل و مجمل را سه گونه مختلف از دلالت لفظ مشترک بر معنای مراد در یک متن و آیه دانسته اند. ظاهر آن است که همان معنای روشن و راجح لفظ مشترک در یک متن مراد متکلم هم باشد و مؤوّل آن است که معنای مرجوح وضعیف تر لفظ مشترک در یک متن مراد متکلم باشد؛ نه معنای راجح و ظاهر لفظ، و مجمل آن است که دست کم دو معنای لفظ مشترک به یک میزان از احتمال در یک متن قابل برداشت باشد و قراین دال بر ترجیح یک معنا با آن متن همراه نباشد، بنابراین، لفظ مجمل همواره مبهم نیز خواهد بود؛ همچنین زرکشی در عبارتی که حاکی از امتزاج اصطلاحات دانش فقه اللغه و علم بدیع است، دو صنعت ایهام ( توریه ) و استخدام را که از صنایع علم بدیع است، دوگونه از دلالت لفظ مشترک در متن معرفی کرده است.
← عوامل پیدایش اشتراک لفظی
چنان که گذشت معیار اشتراک لفظی این است که اهل زبان، علاقه یا قدر مشترکی را میان معانی آن نیابند و گفته شد که توجه اهل زبان به علاقه یا قدر مشترک ثابت نمی ماند، از همین رو، حقیقت و مجاز، و مشترک معنوی بر اثر گذشت زمان و کثرت استعمال در وجوه معانی آنها، علاقه و قدر مشترک میان معانی آن ها فراموش می شود و دیگر اهل زبان به علاقه و قدر مشترک آن ها توجه نخواهد کرد و به این ترتیب، آنها به مشترک لفظی تبدیل می گردند، بر این اساس، همواره شمار مشترکهای لفظی رو به افزایش است و اگر در گذشته لفظ متعدد المعنایی حقیقت و مجاز یا مشترک معنوی به شمار می رفته، دلیل بر این نیست که در حال حاضر نیز همان گونه باشد، زیرا ممکن است هم اکنون به مشترک لفظی تبدیل شده باشد؛ همچنین، ممکن است معانی لفظ مشترکی جز یک معنای آن مهجور و غیر مستعمل گردد و تنها در همان یک معنا به کار رود. در چنین صورتی لفظ مشترک مذکور از شمار مشترکات لفظی بیرون می رود و به الفاظ یک معنایی می پیوندد.بنابر آنچه گذشت، اشتراک لفظی خصلتی ثابت و مطلق برای لفظ نیست و از زمانی به زمان دیگر و حتی از قبیله ای به قبیله ای دیگر در میان اهل یک زبان فرق می کند.
← تردید در اساس مشترک لفظی
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم