کماچ. [ ک ُ ] ( اِ ) نوعی ازنان است که سطبر باشد. ( غیاث ). کماج. و رجوع به کماج شود. || به معنی بادریسه خیمه و این لفظ ترکی است. ( غیاث ). و رجوع به معنی آخر کماج شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - نا تنک شیرین که از آرد گندم و غیر آن و شکر پزند . ۲ - تخته ای باشد گرد و میان سوراخ که بر سر ستون خیمه محکم کنند و چادر خیمه را بر روی آن کشند ( و آن شبیه بنان کماج است ) کلیج. خیمه کماجه : ( کماج خیمه را ماند که نتوان ز وی کندن بد ندان نیم ذره ) . ( جامی )