کابد

لغت نامه دهخدا

کابد. [ ب ِ ] ( ع اِمص )رنجکشی جهت چیزی. اسم است کباد را. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

رنجکشی جهت چیزی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم