چشمه ٔ علی محمد

لغت نامه دهخدا

چشمه علی محمد. [ چ َ م َ ی ِ ع َ م ُ ح َم ْ م َ ] ( اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قریه ای است در سمت شرق ملایر که متعلق به خوانین شاملو است و زراعت آن اغلب دیمی است و بعضی از آب قنات مشروب میشود. محمد ولیخان سردسته فوج که از خوانین شاملو است قلعه خوبی در اینجا ساخته است و سی خانوار رعیت این قریه میباشد که بر سر تپه ای سکنا دارند. این آبادی چمن و اشجار دارد و بسیار جای باصفا و ییلاق خوش آب و هوایی است و در زمستان برف اینجا بقدری زیاد است که راه عبور و مرور بسته میشود. این قریه در سرحد کزاز واقع است و مسجد و حمام و مرتع خوبی دارد و در بهار برای شکار کبک جای مناسبی است ، تا دولت آباد شش فرسنگ فاصله دارد و دارای دو سه مزرعه وکوههای سخت است ». ( از مرآت البلدان ج 4 ص 243 ). و در فرهنگ جغرافیایی آمده است : دهی است از دهستان کمازان شهرستان ملایر که در 42 هزارگزی جنوب خاوری شهر ملایر کنار راه شوسه ملایر به اراک واقع است. جلگه و معتدل است و 208 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات ، شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی زنان قالی بافی و راهش اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

مولف مر آت البلدان نویسد : (( قریه ایست اربابی درسمت شرق ملایر ) )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم