پیرانبار

لغت نامه دهخدا

پیرانبار. [ اَم ْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حاجیلو بخش کبودراهنگ شهرستان همدان. واقع در 21 هزارگزی باختری قصبه کبودرآهنگ و 5 هزارگزی باختر حصار. تپه ، ماهور، سردسیر، دارای 220 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است و تابستان از حصار اتومبیل میتوان برد. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان حاجیلو بخش کبودراهنگ شهرستان همدان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال احساس فال احساس فال احساس فال احساس فال عشق فال عشق