وذله

لغت نامه دهخدا

( وذلة ) وذلة. [ وَ ذَ ل َ ] ( ع ص ) زن شادمان نیکوقامت. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). زن شادمان چست و چالاک.( ناظم الاطباء ). و ابن بزرج گوید: وذلة عبارت است از سبک و چالاک از مردم و شتر و غیره و گویند: خادم وذلة؛ ای خفیف. ( اقرب الموارد ). رجوع به مدخل بعد شود.
وذلة. [ وَ ذِ ل َ] ( ع ص ) زن شادمان چست. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به وَذَلَة شود. || خادم وذلة؛ خادم سبک و چالاک. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). خدمتگار سبک و چالاک. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

زن شادمان چست خادم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال تک نیت فال تک نیت فال پی ام سی فال پی ام سی فال مکعب فال مکعب