باغ میشه

لغت نامه دهخدا

باغ میشه. [ ش َ / ش ِ ] ( اِخ ) نام محلی در تبریز که ظاهراً مردم این شهر بتحریک روسها و درباریهای طهران علیه عباس میرزا در واقعه ٔ«میرفتاح » در آنجا تجمع کرده بودند. قائم مقام در مکتوبی مینویسد : امروز که ما در برابر سپاه مخالف [ روس ] نشسته ایم و مایملک خود را بی محافظ خارجی باعتماد اهل تبریز گذاشته ، در شهر پایتخت ما آشوب و فتنه بکنند و دکان و بازار ببندند و سیدحمزه و باغ میشه بروند و شهرت این حرکت را مرزویج در ملک روس و صفی خان در آستانه همایون و دیگران در ملک روم بدهند، روی اهل تبریز سفید! ( از سبک شناسی ج 3 ص 353 ).

فرهنگ فارسی

محلی در تبریز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال تماس فال تماس فال مکعب فال مکعب فال تک نیت فال تک نیت