جانحه

لغت نامه دهخدا

( جانحة ) جانحة. [ ن ِ ح َ ] ( ع ص ) تأنیث جانح. || ( اِ ) یکی از استخوانهای پهلو نزدیک سینه ، و هی مایلی الصدر کالضلوع هی مایلی الظهر. ج ، جوانح. ( منتهی الارب ). مفرد جوانح که استخوانهای پهلو نزدیک سینه باشد. ( ناظم الاطباء ). استخوان خرد پهلو. ( مهذب الاسماء ). پهلو. ( دهار ). استخوان ریز که از طرف سینه رسته است چنانکه اضلاع از پشت. ( از بحر الجواهر ).

فرهنگ فارسی

از استخوانهای پهلو نزدیک سینه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تاروت فال تاروت فال چای فال چای