کوتاه اندیش

لغت نامه دهخدا

کوتاه اندیش. [ اَ ] ( نف مرکب ) کوته اندیش و آنکه از عاقبت کار نیندیشد و غافل. ( ناظم الاطباء ). کوته اندیش. ( فرهنگ فارسی معین ) :
هنگام جدال خصم کوتاه اندیش
دل بد مکن از شکستن لشکر خویش.ولی دشت بیاضی.و رجوع به کوته اندیش شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کوتاه فکر .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم