تک پای

لغت نامه دهخدا

تک پای. [ ت َک ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ( از تک =دویدن +پا ). دویدن. سرعت. تندی : بارگیر او را چند زخم سخت زدند. از پای نیفتاد و سلطان را به تک پای از غرقاب هلاکت بیرون برد. ( جهانگشای جوینی ). منهزم شد و بر جانب برشاور زد تا مظر جان به تک پای ببرد. ( جهانگشای جوینی ). چنانکه از آن هشتاد هزار، معدودی به تک پا [ ی ] جان به سلامت بردند. ( ترجمه اعثم کوفی ص 59 ).

فرهنگ فارسی

از تک دویدن پا دویدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال لنورماند فال لنورماند فال پی ام سی فال پی ام سی فال رابطه فال رابطه