بیدرفش

لغت نامه دهخدا

بیدرفش. [ دِ رَ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + درفش = درخش ) بی تابش. بی نور. بدون درخشش. || بدون بیرق. رجوع به درفش شود.
بیدرفش. [ دِ رَ ] ( اِخ ) از پهلوانان لشکر ارجاسپ پادشاه توران که معاصر گشتاسپ و اسفندیار بود. ( دایرة المعارف فارسی ). پهلوی ویدرفش ( ایاتکازریران ) پهلوان لشکر ارجاسپ. رجوع به مزدیسنا ج 1 ص 287، ج 2 ص 274 و یسنا ص 63، فرهنگ ایران باستان ص 260 و حاشیه برهان چ معین شود. برادر گرگسار، یکی از سران سپاه ارجاسب تورانی در جنگ با گشتاسب و او زریر برادر گشتاسب را بکشت و خود بدست اسفندیار کشته شد. ( یادداشت مؤلف ) : و اسفندیار در آن جنگ آثار خوب نمود و بیدرفش جادو را از بزرگان ترک به مبارزت بکشت. ( فارسنامه ابن البلخی ص 51 ).

فرهنگ فارسی

از پهلوانان لشکر ارجاسپ پادشاه توران که معاصر گشتاسپ و اسفندیار بود ٠

دانشنامه آزاد فارسی

بیدِرَفْش
بنابر شاهنامه، از پهلوانان ارجاسپ، پادشاه توران و از معاصران گشتاسپ و اسفندیار. چون کسی از تورانیان داوطلب نبرد با زریر نشد، بیدرفش این مهم را برعهده گرفت ، اما چون یارای رویارویی با زریر را نداشت ، در کمین نشست و ژوبینی زهر آبدار از پشت به سوی او انداخت و پس از پیروزی بر او، جامه ، تاج ، درفش و سلاح او را برگرفت و برای ارجاسپ برد. سرانجام، بیدرفش در نبرد با بستور، پسر زریر، و اسفندیار که به یاری بستور رفته بود، کشته شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال حافظ فال حافظ فال سنجش فال سنجش فال رابطه فال رابطه