تبنا

لغت نامه دهخدا

تبنا. [ ت َ ] ( هزوارش ، اِ ) بلغت زند و پازند کاهی که از گندم و جو بهم میرسد . ( برهان ) ( انجمن آرا )( آنندراج ). بلغت زند و پازند کاه گندم و جو و جز آن. ( ناظم الاطباء ). و به عربی تبن میگویند. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

بلغت زند و پازند کاهی که از گندم و جو بهم میرسد . بلغت زند و پازند کاه گندم و جو و جز آن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم