امید به پاداش

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] امید به پاداش (قرآن). در این مقاله به بررسی آیاتی که مرتبط با جریان ساحران با فرعون داشتند، می پردازیم.
ولاتهنوا فی ابتغآء القوم ان تکونوا تالمون فانهم یالمون کما تالمون وترجون من الله ما لایرجون وکان الله علیما حکیما. قال فرعون ءامنتم به قبل ان ءاذن لکم... • لاقطعن ایدیکم وارجلکم من خلـف ثم لاصلبنکم اجمعین• قالوا انآ الی ربنا منقلبون. «فرعون گفت آیا به او ایمان آوردید پیش از آنکه به شما اجازه دهم، حتما این توطئه ای است که در این شهر (و دیار) چیده اید تا اهلش را از آن بیرون کنید ولی به زودی خواهید دانست!سوگند می خورم که دست ها و پاهای شما را به طور مخالف (دست راست با پای چپ یا دست چپ با پای راست) قطع می کنم سپس همگی شما را به دار می آویزم. (ساحران گفتند (مهم نیست) ما به سوی پروردگارمان باز می گردیم». («قالوا انا الی...» سحره گفتند: ما را از کشتن، چه باک). (به درستی که ما به مثوبات عظیمه پروردگار خود بازگشت کنندگانیم و به درجات رفیع آخرت نایل شویم، پس ما را از مرگ ترسی نخواهد بود. ).
← شکست فرعون
ولاتهنوا فی ابتغآء القوم ان تکونوا تالمون فانهم یالمون کما تالمون وترجون من الله ما لایرجون وکان الله علیما حکیما. «و از تعقیب دشمن سست نشوید (چه اینکه) اگر شما درد و رنج می بینید آنها نیز همانند شما درد و رنج می بینند، ولی شما امیدی از خدا دارید که آنها ندارند و خداوند، دانا و حکیم است».به دنبال آیات مربوط به جهاد و هجرت، آیه فوق برای زنده کردن روح فداکاری در مسلمانان چنین می گوید: (هرگز از تعقیب دشمن سست نشوید.)(و لا تهنوا فی ابتغاء القوم). اشاره به اینکه هرگز در برابر دشمنان سرسخت حالت دفاعی به خود نگیرید، بلکه همیشه در مقابل چنین افرادی روح تهاجم را در خود حفظ کنید، زیرا از نظر روانی اثر فوق العاده ای در کوبیدن روحیه دشمن دارد، همانطور که در حادثه احد بعد از آن شکست سخت، استفاده کردن از این روش سبب شد که دشمنان اسلام که با پیروزی میدان نبود را ترک گفته بودند فکر بازگشت به میدان را که در وسط راه برای آنها پیدا شده بود از سر بدر کنند و با سرعت از مدینه دور شوند.
← مقایسه بین دو طرف
وایوب اذ نادی ربه انی مسنی الضر وانت ارحم الرحمین• واسمـعیل وادریس وذا الکفل کل من الصبرین• وادخلنـهم فی رحمتنآ انهم من الصـلحین• وذا النون اذ ذهب مغـضبا فظن ان لن نقدر علیه فنـادی فی الظـلمـت ان لا الـه الا انت سبحـنک انی کنت من الظــلمین• فاستجبنا له ونجینـه من الغم وکذلک ننجی المؤمنین• وزکریآ اذ نادی ربه رب لاتذرنی فردا وانت خیر الورثین• فاستجبنا له ووهبنا له یحیی واصلحنا له زوجه انهم کانوا یسـرعون فی الخیرت ویدعوننا رغبا ورهبا وکانوا لنا خـشعین. «و ایوب را (به یاد آور) هنگامی که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت) بدحالی و مشکلات به من روی آورده و تو ارحم الراحمینی.و اسماعیل و ادریس و ذا الکفل را (به یاد آور) که همه از صابران بودند.و ما آنها را در رحمت خود داخل کردیم چرا که آنها از صالحان بودند. و ذا النون (یونس) را (به یاد آور)، در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت، و چنین می پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت، (اما موقعی که در کام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمت ها (متراکم) فریاد زد خداوندا! جز تو معبودی نیست، منزهی تو، من از ستمکاران بودم. ما دعای او را به اجابت رساندیم، و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم، و همین گونه مؤمنان را نجات می دهیم.و زکریا را (به یاد آور) در آن هنگام که پروردگارش را خواند (و عرض کرد) پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندی به من عطا کن) و تو بهترین وارثانی.ما دعای او را مستجاب کردیم، و یحیی را به او بخشیدیم، و همسرش را برای او اصلاح کردیم، چرا که آنها در نیکی ها سرعت می کردند، و بخاطر عشق (به رحمت) و ترس (از عذاب) ما را می خواندند، و برای ما خاشع بودند (خضوعی تواءم با ادب و ترس از مسئولیت)».
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم