بدادا. [ ب َ اَ ] ( ص مرکب ) کسی که ادای خارج از او سر زند. مقابل خوش ادا. ( از آنندراج ). آنکه دارای اطوار و رفتار و کرداربد باشد. ( ناظم الاطباء ). بدخو. بداطوار. بداحوال. بدگوشت. گوشت تلخ. ( یادداشت مؤلف ). || کسی که در ادای قرض حیله جو باشد. ( آنندراج ) : انتظار وعده دارم در ادای وام دوست بدادا وقت طلب در جان سپاری نیستم.نظیری ( از آنندراج ).
فرهنگ عمید
بداخلاق، بدخو.
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه ادا و اطوارش ناپسند باشد آنکه رفتارش پسندیده نباشد مقابل خوش ادا .