لاشه کردن

لغت نامه دهخدا

لاشه کردن. [ ش َ / ش ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) لاشه کردن سند یا قباله یا حجتی ، بیرون کردن امضای آن. باطل کردن آن. مهر و امضای آن را محو یا جدا کردن. کشیدن مهر و امضا.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) لاشه کردن سند قباله و مانند آن. باطل کردن آنرا محو کردن امضای آنرا.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال اوراکل فال اوراکل فال لنورماند فال لنورماند فال زندگی فال زندگی