جنگ گر

لغت نامه دهخدا

جنگ گر. [ ج َ گ َ ] ( ص مرکب ) جنگجو. دلاور. جنگی : چاچ ناحیتی است بزرگ و آبادان و مردمانی غازی پیشه و جنگ گر. ( حدود العالم ).

فرهنگ فارسی

جنگجو دلاور جنگی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال میلادی فال میلادی فال لنورماند فال لنورماند