زخمه گه

لغت نامه دهخدا

زخمه گه. [ زَ م َ / م ِ گ َه ْ ] ( اِ مرکب ) آماجگاه زخمه ( مضراب ) ساز یا تیر و نیزه و مانند آن. آنجا که ضربه مضراب یا یکی از آلات جارحه وارد می آید. || هدف تیر قضا یا تیر آه و مانند آن :
زخمه گه چرخ منقط مباش
از خط این دایره در خط مباش.نظامی.گاه چو شب لعل سحرگاه باش
گه چون سحر زخمه گه آه باش.نظامی.رجوع به زخمگاه شود.

فرهنگ فارسی

آماجگاه زخمه ساز یا تیر و نیزه و مانند آن آنجا که ضربه مضراب یا یکی از آلات جارحه وارد می آید هدف تیر قضایا تیر آه و مانند آن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت فال شمع فال شمع فال مارگاریتا فال مارگاریتا