رنگ بست کردن

لغت نامه دهخدا

رنگ بست کردن. [ رَ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) با چاره و حیله ای رنگ را ثابت کردن. داخل کردن دوایی یا رنگی در رنگهای جامه یا فرش تا رنگ ثابت ماند. رنگ رونده را با چاره یا دارویی ثابت کردن. و رجوع به رنگ بست و رنگ بسته شود.

فرهنگ فارسی

با چاره و حیله رنگ را ثابت کردن داخل کردن دوایی یا رنگی در رنگهای جامه یا فرش تا رنگ ثابت ماند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال قهوه فال قهوه فال درخت فال درخت