لغت نامه دهخدا
جمال آباد. [ ج َ ] ( اِخ ) دهی جزء بخش شمیران شهرستان تهران واقع در 2هزارگزی خاور تجریش متصل به نیاوران. موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن سردسیری است. سکنه آن 178 تن. آب آن از قنات و با نیاوران مشترک است و محصول آن غلات ، بنشن ، میوه جات سردسیری و شغل اهالی زراعت است. یک تلفن خصوصی دارد و راه آن شوسه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ). و رجوع به مرآت البلدان 4:263 شود.
جمال آباد. [ ج َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان تیمور بخش حومه شهرستان محلات واقع در 24هزارگزی جنوب محلات و 18هزارگزی جنوب راه شوسه دلیجان به خمین در کوهستان. سکنه آن 35 تن. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).
جمال آباد. [ ج َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان کزاز علیا بخش سربند شهرستان اراک واقع در 16هزارگزی شمال آستانه ، متصل براه آهن. موقع جغرافیائی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است و دارای 528 تن سکنه. آب آن از رودخانه هفته و عمارت و محصول آن غلات ، بنشن ، چغندر قند و انگورو شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی است. راه اتومبیل رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
جمال آباد. [ ج َ ] ( اِخ ) از قرای طارم است ، هوایش ییلاقی ، محل زراعتش کم ، اطرافش جنگل است. ( مرآت البلدان ج 4 ص 264 ). دهی جزء دهستان طارم علیا بخش سیردان شهرستان زنجان واقع در 7هزارگزی شمال باختر سیردان و 3هزارگزی راه مالرو عمومی. موقع جغرافیائی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است و دارای 157 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، گردو و شغل اهالی زراعت و گلیم و جاجیم بافی است. راه مالرو وصعب العبور دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
جمال آباد. [ ج َ ] ( اِخ ) دهی جزء بلوک فاراب دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان اراک واقع در 18هزارگزی جنوب رودبار، کنار شوسه قزوین ، موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است و دارای 400 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و کسب و کارگری و قالی وجاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).