خورشید سیما

لغت نامه دهخدا

خورشیدسیما. [ خوَرْ / خُرْ ] ( ص مرکب ) خوش سیما. آفتاب منظر. خوبروی. جمیل :
میان دو عمزاده وصلت فتاد
دو خورشیدسیمای مهترنژاد.سعدی ( بوستان ).

فرهنگ فارسی

خوش سیما آفتاب منظر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز