بالادستی

لغت نامه دهخدا

بالادستی. [ دَ ] ( حامص مرکب ) عمل بالادست. برتری. غلبه. چیرگی. || ( ص نسبی ) که بجانب علیاست. که سوی علیا قرار دارد. مقابل پایین دستی. که فوق جای دارد.
بالادستی. [ دَ ] ( اِ مرکب ) تکالیف نهفته و پنهان. ( ناظم الاطباء ). ظاهراً تداول عامه است ، چه جای دیگر دیده نشد.

فرهنگ فارسی

تکالیف نهفته
عمل بالا دست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال اوراکل فال اوراکل فال ابجد فال ابجد فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی