لغت نامه دهخدا
چشمت به فسون سازیست گیرد دل من از دست
گویا که بر نشسته در گوشه بازگیری.ابوالمعالی ( از فرهنگ شعوری ).|| مورخ. دانای به علم وقایع تاریخیه. ( ناظم الاطباء ). مردم تاریخ دان و تاریخی و مورخ را گویند. ( برهان قاطع ) ( فرهنگ ضیاء ) ( آنندراج ) . || سرزنش. ملامت. ( ناظم الاطباء ). در برهان بمعنی تاریخدان و تاریخی یعنی مورخ آورده اما آنچه از سیاقت عبارت اصل دساتیر معلوم میشود در نامه زردشت در ترجمه فقره یکصدوهوده بمعنی اعتراض و سرزنش و توبیخ خواهد بود که بعربی مؤاخذه گویند و معنی بازپرس نیز همین است یعنی ایراد گرفتن. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ناصری ).