بازگیر

لغت نامه دهخدا

بازگیر. ( نف مرکب ) نعت فاعلی از: باز + گیر. رجوع به بازگرفتن شود. || بازبان. ( ناظم الاطباء ). صیاد باز. ( فرهنگ شعوری ج 1 ص 160 ). گیرنده باز. || باج گیر.( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ شعوری ج 1 ص 161 ) :
چشمت به فسون سازیست گیرد دل من از دست
گویا که بر نشسته در گوشه بازگیری.ابوالمعالی ( از فرهنگ شعوری ).|| مورخ. دانای به علم وقایع تاریخیه. ( ناظم الاطباء ). مردم تاریخ دان و تاریخی و مورخ را گویند. ( برهان قاطع ) ( فرهنگ ضیاء ) ( آنندراج ) . || سرزنش. ملامت. ( ناظم الاطباء ). در برهان بمعنی تاریخدان و تاریخی یعنی مورخ آورده اما آنچه از سیاقت عبارت اصل دساتیر معلوم میشود در نامه زردشت در ترجمه فقره یکصدوهوده بمعنی اعتراض و سرزنش و توبیخ خواهد بود که بعربی مؤاخذه گویند و معنی بازپرس نیز همین است یعنی ایراد گرفتن. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ناصری ).

دانشنامه عمومی

بازگیر (بدخشان). بازگیر ( به لاتین: Bazgir ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت بدخشان واقع شده است. بازگیر ۲٬۷۷۰٫۶۷ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بازگیر، نام چند طایفه کوچنده و ساکن غرب ایران که عمدتاً در استان های لرستان، ایلام و کرمانشاه زندگی می کنند.
بازگیرها در این که نام طایفه هاشان از شغل نیاکانشان گرفته شده اتفاق نظر دارند. وجود طوایف دیگری به نام های «بازیار» و «بازوند» یا «بازبند» در لرستان، و همچنین کاربرد «بازاشکار» (شکارکردن) در مناطق غرب، بویژه قلمرو این طوایف، می تواند تأییدی بر نظر آنان و عمومیت شکار با باز، درمقطعی از تاریخ این مناطق باشد.
علت تفاوت زندگی و فرهنگ بازگیر ها
طوایف بازگیر، به سبب پراکندگی جغرافیایی، و بی اطلاعی از یکدیگر، شیوه های زیستی و فرهنگی متفاوتی دارند.
مذهب طائفه های بازگیر
بازگیرهای کرمانشاه علی اللهی و بقیه شیعه اثنا عشری هستند.
اثرات طائفه های مجاور بر بازگیرها
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال مکعب فال مکعب فال احساس فال احساس