بی زحمت. [ زَ م َ ] ( ق مرکب ) ( از: بی + زحمت ) بی رنج.بدون مشقت. || سهل. آسان. ( فرهنگ فارسی معین ). || لطفاً ( در تداول عامه ). این کلمه را بگاه خواهش چیزی در مقام ادب از کسی بکار برند.
فرهنگ عمید
۱. آسان. ۲. (قید ) بی رنج، بی مشقت.
فرهنگ فارسی
۱ - بی رنج بدون مشقت . ۲ - سهل آسان. ۳ - لطفا : بیزحمت این نامه را به پست برسانید .