ناخن چیدن

لغت نامه دهخدا

ناخن چیدن. [ خ ُ دَ ] ( مص مرکب ) بریدن ناخن. گرفتن و کوتاه کردن ناخن. || کنایه است از خلع سلاح کردن و وسیله حمله و دفاع کسی را از او گرفتن :
دکان همچو خورشید گردیده است
پری ناخن دیو را چیده است.میرزاطاهروحید ( از آنندراج ).

فرهنگ معین

( ~ . دَ ) (مص م . )ناخن تراشیدن .

ویکی واژه

ناخن تراشیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال حافظ فال حافظ فال مکعب فال مکعب فال پی ام سی فال پی ام سی