فراغت داشتن

لغت نامه دهخدا

فراغت داشتن. [ ف َ غ َ ت َ ] ( مص مرکب ) غفلت داشتن. فراموش کردن :
در بزرگی و گیرودار عمل
ز آشنایان فراغتی دارند.سعدی.|| آسوده بودن و راحت زیستن. رجوع به فراغ و فراغت شود.

فرهنگ معین

( ~ . تَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) ۱ - آرامش داشتن . ۲ - فرصت داشتن . ۳ - فراموش کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - آسوده بودن آرامش داشتن ۲ - فرصت داشتن مجال داشتن ۳ - غفلت داشتن فراموش کردن .

ویکی واژه

آرامش داشتن.
فرصت داشتن.
فراموش کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم