اترکنامه تاریخ جامع قوچان

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] کتاب، مشتمل بر مقدمات چاپهای اول و دوم، متن اثر و فرجام است. در متن اثر، ابتدا بحثی تحت عنوان کلیات آمده و پس از آن مباحث در دو بخش مشتمل بر فصول متعدد تدوین شده است. در فرجام کتاب نیز پیشنهاداتی در جهت پیشرفت و آبادانی قوچان داده شده است.
اترکنامه، مجموعه ‏اى از مآخذ تاریخ قوچان براى شناخت عمیق این منطقه مرزى و تحقیق گسترده‏اى درباره مردم آن است. در تدوین و تألیف این کتاب اگر به تاریخ باستانى و اسطوره‏ ها و یا به شرح جنگها و نامداران سده‏هاى پیشین آن اشاره‏ اى شده و اگر از امیرى سخن رفته و یا از حادثه ‏اى یاد شده، این کار در نهایت بى‏ طرفى و با کمال دقت و صحت انجام گردیده است.
در مقدمه چاپ اول کتاب می خوانیم: «وقتى به دوران باستانى این قوم بنگریم، صلابت و درخشندگى آن، کهن‏ نامه‏ اى را براى ما بازگو مى‏ کند که سرانجام آن ایجاد شهر قوچان کنونى با اسامى: «اساآک» یا «آرسکا» است که در واقع یادگار دوهزار ساله همان قوم بشمار مى‏ آید».
نویسنده در مقدمه چاپ دوم کتاب چنین می نویسد: «در مدت چهارده سال از تاریخ انتشار اترکنامه، به مآخذ و منابع بیشترى دست یافتم که توانستم در چاپ دوم این کتاب بر فصول و مباحث آن بیفزایم؛ تحول و توسعه اخیر شهرستان قوچان را بر اساس آمار و ارقام انتشاریافته از سوى سازمان برنامه و بودجه خراسان و مرکز آمار ایران در سال 1375 بیاورم. مع الوصف، حیات مردم این سرزمین با تغییرات و حوادث تاریخى کهنى که بر او گذشته است، پژوهش بیشترى را مى‏ طلبد».
نویسنده در تشریح چگونگی نگارش و دسته بندی مطالب کتاب چنین مینویسد: «متجاوز از سى سال است که نگارنده با شوقى سرشار و تلاشى بى‏ وقفه در جستجوى آثارى از تاریخ قوچان بر سینه سنگها و لایه‏ هاى رسوبى، نقش سفالها، دل تاریک تپه‏ها، اسناد و متون تاریخى، شجره ‏نامه‏ ها، طومارها و حتى اسطوره‏ هاى مردمى و نقل سینه‏ به‏ سینه روایات که ما را به مقصود برساند، بوده ‏ام و در این راه از هیچ سواد و بیاضى چشم نپوشیده ‏ام؛ بدان امید که روزنه‏ اى بر روشنایى بیابم. مجموعه یادداشتهاى خود را در سال 1346ش، تحت عنوان جغرافیاى تاریخى قوچان در دو بخش «قوچان قدیم» (خبوشان) و «قوچان جدید» به چاپ رساندم. صاحب‏نظران و علاقه‏ مندان آشنا و ناآشنا، تذکراتى دادند، عده‏اى تشویقم کردند و برخى به ستیزم گرفتند. همه اینها در مجموع برایم توشه ‏اى شد تا در پیمودن دنباله راه استوارتر گام بردارم. در این راه نداشتن وسایل کافى و دشواریهاى سفر مانعم نبود. کوره راهها، دشتهاى پهن، کوههاى بلند، دامنه‏ ها، صخره‏ ها و ویرانه‏ ها را پیمودم. براى دیدن سنگ قبرى، تک درختى، لوحى، طومارى و دیدار مردمانى که خود در این سرزمین شاهد عینى حوادث بوده‏ اند، ره سپردم؛ یا در شهر، پاى صحبت مردم کوچه و بازار (که مدیون و مرهون همه هستم) نشستم و همچنان به مطالعات و تحقیقاتم ادامه دادم. دریغم آمد که دستاوردهاى خود را به عنوان برگى دیگر از تاریخ قوچان به چاپ نرسانم. در این چاپ جدید افزوده‏ ها فراوان است و اصولا مباحث کتاب بدان پایه دگرگون شده که جا دارد کتاب نام جدیدى بگیرد؛ ولذا آن را اترکنامه، تاریخ جامع قوچان نامگذارى کردم».
اولین سؤالی که برای خواننده کتاب در مواجهه با آن مطرح خواهد شد، نام کتاب است که نویسنده در توضیح آن چنین می نویسد: «اترک، کهن رودى است که پیوسته همراه و هم راز مردم قوچان بوده است. هزاران سال است که آرام و گاه خروشان بر بستر تاریخى خود روان است. در حوضه آبریزش، رد پاى تاریخ، نقش بسته است. رود اترک، بزرگترین و طولانى‏ ترین رود خراسان، پیوسته در کنار مردم قوچان، شاهد دلیریها، شکستها، رنجها، تلخکامی ها و شادی هایشان بوده است؛ ولذا به جرأت مى‏ توان گفت که تاریخ اترک با تاریخ مردم این سرزمین پیوند خورده است».
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم