قدومه

لغت نامه دهخدا

قدومه. [ ق ُ م َ ] ( اِ ) گیاهی است از تیره چلیپائیان که لعاب بسیار دارد و دانه های Erysimum است و آن را قدومه شیرازی یا تودری میگویند، ولی دانه های Thlaspis نیز بنام قدومه کوهی به همان مصارف میرسد. ( گیاه شناسی گل گلاب ص 209 ).

فرهنگ معین

(قُ دُّ مَُ یا مِّ ) (اِ. ) گیاهی است از تیرة صلیبیان که علفی است و دارای گل های کوچک و زرد رنگ می باشد و معمولاً در کنار جاده ها روییده می شود. در این گیاه اسانس گوگردداری وجود دارد. دانه های آن به عنوان ضد اسکوربوت و مدر و خلط آور به صورت شربت یا دم کرده

فرهنگ عمید

= تودری

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیره صلیبیان که علفی است و دارای گلهای کوچک و زرد رنگ می باشد و معمولا در کنار جاده ها روییده می شود . در این گیاه اسانس گوگردداری وجود دارد . دانه های آن به عنوان ضد اسکوربوت و مدور و خلط آور بصورت شربت یا دم کرده مصرر میشود و بیشتر در موارد گرفتگی صدا و بیماریهای حنجره و غیره به کار می رود . میوه این گیاه خورجین است قدومه شیرازی اروسمین اروسم بلغ الرنیس فجل الجمال تودری توذری توذریج سماره مار درخت قصیصه درینه اسحار بزرالهوه بزرخمخم جفنج اشجاره اریسیمن . یا قدومه بدل . قدومه کوهی . یا قدومه شهری . گونه ای قدومه که در ایران و بین النهرین می روید و دارای برگهای باریکی است که از کرک پوشیده شده و گلهایش خوشه یی کوچک و میوه اش خورجینک محتوی دو دانه است . دانه های آن قهوه یی روشن است و مانند قدومه شیرازی مصرف می شود الوسن صحرایی یا قدومه شیرازی . قدومه . یا قدومه کوهی . گونه ای قدومه که دارای برگهای کامل و ضخیم است و گلهایش برنگ مختلف دیده می شوند و دارای گل آذین خوشه یی است . این گیاه در نواحی کوهستانی اروپا و آسیا می روید و بیشتر به عنوان یک گیاه زینتی در باغچه ها کشت می شود قدومه بدل حرفه مر شمر مره .

دانشنامه آزاد فارسی

قُدومِه (Alyssum)
قُدومِه
جنسی شامل ۸۰ گونه، متعلق به تیرۀ چلیپاییان. این جنس شامل گیاهان علفی، یک ساله، دوساله یا پایا، دارای برگ های کامل، پوشیده از کرک های ستاره ای شفاف، و گل های زرد است. از این جنس در ایران بیش از ۳۳ گونه می روید. دانۀ لعاب دار گونۀ Alyssum campestre، با نام قدومه، نرم کنندۀ سینه و رافع درد گلو و گرفتگی صداست. گونۀ چندسالۀ مدیترانه ای، با نام مروارید زرد Alyssum Saxatile، و انواع آن را به فراوانی در باغچه ها می کارند.

ویکی واژه

گیاهی است از تیرة صلیبیان که علفی است و دارای گل‌های کوچک و زرد رنگ می‌باشد و معمولاً در کنار جاده‌ها روییده می‌شود. در این گیاه اسانس گوگردداری وجود دارد. دانه‌های آن به عنوان ضد اسکوربوت و مدر و خلط آور به صورت شربت یا دم کرده مصرف می‌شود و بیشتر در موارد گرفتگی صدا و بیماری‌های حنجره و غیره به کار می‌رود. میوة این گیاه خورجین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم